اندکی شبیه دریا شده ام
تاريخ : پنج شنبه 17 / 1 / 1391برچسب:, | 15:42 | نویسنده : mahdieh

اندکی شبیه دریا شده ام

همین دریایی که در حوض خانه ی همسایه است

دهانم طعم آبی گرفته

پاهایم جلبک بسته

و در دلم هزار ماهی بی نام و نشان آشیانه کرده

باز هم نیستی

غروب چهارشنبه

و کسی ناشناس واژه های علاقه را سر می برد

و کنج آواز مردگان می اندازد

نمی دانم

شاید آخر دنیاست

که عقربه ها به بن بست رسیده اند

کاش بیایی

سر بر شانه ات بگذارم

و عریان ترین حرف هایم را

شبیه هق هق پرنده های پر شکسته

یادت بیاورم

هیچ لازم نیست دلهره ی ایینه

از روییدن باد را به رخم بکشی

من آن قدر طعم گس ایینه را چشیده ام

که محرم ترین آشنای باران شده ام

آه ، عزیزم ، رایحه ات پیچیده

بگو کجای سه شنبه ای

هنوز اما خیلی صبورم

که می نشینم و از ته ایینه برایت انار می چینم

تا کی بگویم برگرد

و تو بادبادکی را که ته دریا به جلبک ها گیر کرده

بهانه بیاوری برای نیامدنت

اصلا بگذار طعم خاکستری شب رابچشم

بگذار آن قدر شبیه دریا شوم

که تو دیگر به چشم نیایی

بگذار بمیرم و

وقتی که آمدی

مرگ مرا به عنکبوتم تسلیت بگو

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پیچک