تاريخ : یک شنبه 30 / 1 / 1392برچسب:, | 1:1 | نویسنده : mahdieh

قراره یه میدون به اسم من بزنن

با تشکر از همه عزیزانی که تو این مدت ما رو دور زدن !

.

.

.

دقت کردین هیچ کس کار به کارت نداره

درست اون شبی که فرداش امتحان ترم داری و هیچی درس نخوندی

و میخوای بشینی سر درست

پسر عموی دختر خاله ی پشمک میرزا میاد خونتون و شام هم میمونه

.

.

.

ما پارسال عید نرفتیم امریکا

امسالم نمیریم ایتالیا

کلا ما اینجوری هستیم

هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم !

شما چطور !؟

.

.

.

ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺩﺭﮔﻤﯽ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ

ﺍﮔﻪ یه ﻣﻌﻠﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺳﺎﺭﻭ ﺩﺭﺱ ﺑﻌﺪﻩ

یه ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻣﯽﺗﻮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺳﺎﺭﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻩ !؟

.

.

.

مولوی یک داستانی داره که طرف دنبال گنج و روزی فراوان بدون کاره

داستان رو ولش کن

خواستم بگم بیحالی حداقل هفت قرن سابقه داره !

.

.

.

شاعر در شعری میفرماید

جو ، جوی بلا

جی ، جیگر طلا

من ، پخش و پلا

.

.

.

مکالمه امروز منو بابام: بابایی؟

-شلوارم تو اتاقه برو هر چقد میخوای وردار

خو پدرم شاید میخوام بات درد و دل کنم

البته من پول میخواستما



تاريخ : یک شنبه 29 / 1 / 1392برچسب:, | 23:46 | نویسنده : mahdieh

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود

خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود

ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه

گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود

.

.

.

در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند

ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند

السلام علیک یا فاطمة الزهرا . . .

.

.

.

جاهلان خیال بافتند / فرق شیعه را شکافتند

زخم شیعه را نمک زدند / قفل بر در فدک زدند

تاب دیدنت نداشتند / داغ بر دلت گذاشتند

تیر و قلب عاشق آه آه / سیلی و شقایق آه آه

.

.

.

حضرت فاطمه(س) :

خداوند امر به معروف را برای اصلاح مردم قرار داد

شهادت زهرای اطهر تسلیت باد . . .

.

.

.

ای بتول پاک السلام / قلب چاک چاک السلام

حاصل جوانی علی / ماه ارغوانی علی

لحظه ای درنگ کن بمان / وقت ناتوانی علی

بی تو سر بلند میکنند / دشمنان جانی علی

بی تو سجده میکند به خاک / روح آسمانی علی

.

.

.

یا علی خرابم از غمت / سوختم کبابم از غمت

زخم کهنه را نمک زدند / همسر تو را کتک زدند . . .

.

.

.

ای تو مهراب فاطمه / اسوه ی حجاب فاطمه

یاس پرپر علی بمان / سایه سر علی بمان

قوت دل علی نرو / از مقابل علی نرو . . .

.

.

.

مرو مادر دلم طاقت نداره / دلم بعد از تو خیلی بی قراره

مگه بابام علی شب های بی تو / سرم رو روی زانوهاش بذاره

.

.

.

منم زینب که بی دلدار مانده ست

به قلبم خون به چشمم خار مانده است

نگاهم خیره میماند همیشه

به آن خونی که به دیوار مانده است . . .

.

.

.

الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .

.

.

.

ناموس خدا ، دخت نبی ، همسر حیدر

ام الحسین ، شلفعه ی خلق به محشر

این غم نرود از نظر ما که ز کین شد

نیلی رخت از سیلی آن شوم بد اختر

یا رب تو غذابش بنما بیشتر از پیش

آنکس که به پهلوی وی از کینه زدی در

.

.

.

بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان

بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان

یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته

کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان

از آن غصب فدکوز بردن حیدر سوی مسجد

مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان . . .

.

.

.

گل من که رنگش نیلی نبود / جواب محبت که سیلی نبود . . .

.

.

.

خدایا به سوز دل مولا علی-ع و به پهلوی بشکسته ی زهرای مرضیه-س

قَسمت می دهیم که فرج منتقم شان را برسانی .. آمین



تاريخ : پنج شنبه 24 / 12 / 1391برچسب:, | 21:40 | نویسنده : mahdieh

توجه                                                                                                                           توجه

 

قوانين طلائي همسرداري (براي مردان ‎):
قانون اول: بايد زني داشته باشيد كه در كارهاي خانه مثل آشپزي، تميزكاري، گردگيري و ... خوب باشد ‎.
قانون دوم: بايد زني داشته باشيد كه موجبات سرگرمي و خنده و شادي شما را فراهم نمايد ‎.
قانون سوم: بايد زني داشته باشيد مورد اعتماد و اطمينان و راستگو‎ .
قانون چهارم: بايد زني داشته باشيد كه از بودن با او لذت ببريد و باعث آرامش خاطر شما باشد‎ .
قانون پنجم: خيلي خيلي اهميت دارد كه اين چهار زن از وجود يكديگر بي خبر باشن!!!

توجه                                                                        توجه



تاريخ : شنبه 22 / 12 / 1391برچسب:, | 23:39 | نویسنده : mahdieh


…………a$$……………s$
…………f$$$’…………s$$
…………s$$$³´…….,..s$$³
……….h$$$$³…….s$’…$$³
………i$$$$$…….s$³….³$
…..$…n$$$$$s…..s$³…..³,
….s$…’³$$$$$$@…$$$
….$$….³$$$$$$۴…³$$s
…³$…..³$$$$$$$u..s$$$….s´
…`$$…..³$$$$$$$.$$$$…s³
….³$$s….³$$$$$$s$$$³..s$’
…..³$$s….$$$$$s$$$$’..s$$
..`s…$$$$…s$$$$$$$$³..s$$³..s
…$$.s$$$$..s$$$$$$$$$$$$$$³..s$
.s$.s$$$$s$$$$$$$$$$$$$$$$.s$$
..s$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$³
.s$$$ssss$$$$$$$$$$$$$ssss$$$$$´
$$s§§§§§§§§§s$$$$$$s§§§§§§§§§s$,
³§§§§§§§§§§§§§§s$s§§§§§§§§§§§§§s
³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§
..§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…….³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
………..³§§§§§§§§§§§§§§§³
…………..³§§§§§§§§§§§³
……………….³§§§§§³
………………….³§³

.

.

.

چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد

قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته



با یاد سرخی گونه هات
درخشـش چشمات
سوزاننـدگی لبـهات
داغــی عشقت
از رو آتیش میپرم
دوستت دارم آتیش پاره  چهارشنبه سوری مبارک



مواظب باش چهار شنبه سوری برق چشمات رو با آتیش اشتباه نگیرن



تام کروز ، نیکلاس کیج ، جنیفر لوپز ، رابرت دنیرو ، یانی ، دیووید کاپرفیلد ،

آنتونی رابیز ، خود من  و بقیه ی ستارگان جهان ازت خواهش میکنیم

چهارشنبه سوری مواظب خودت باشی



سلام

چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم

آحه آتیش کم داریم آتیش پاره



در پی اختلاف نظر در مورد اینکه شب چهارشنبه سوری ۲۲ است یا ۲۹٫

روز ۲۲ اسفند یوم الشک و از ۲۲ تا ۲۹ اسفند هفته ی وحشت اعلام شد



چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری.

آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه!



چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری.

آخه تجربه ثابت کرده اگه خر بپره رو آتیش رم میکنه !



تاريخ : شنبه 22 / 12 / 1391برچسب:, | 23:28 | نویسنده : mahdieh

چهار شنبه سوریه نیا پایین می سوزی
.
.
.
.
.

چیه؟ توقع داشتی اینجا آتیش باشه بسوزی؟؟

اس ام اس چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری.

.

.

آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه

اس ام اس چهارشنبه سوری

سلام چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم

آحه آتیش کم داریم آتیش پاره

اس ام اس چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته

اس ام اس چهارشنبه سوری

چهارشنبه ای که میاد….
با یاد سرخی گونه هات..
درخشش چشمات ..
سوزانندگی لبهات..
داغی عشقت
از رو آتیش میپرم
دوستت دارم آتیش پاره

اس ام اس چهارشنبه سوری
تام کروز ، نیکلاس کیج ، جنیفر لوپز ، رابرت دنیرو ، یانی ، دیووید کاپرفیلد ، آنتونی رابیز ، خود من و بقیه ی ستارگان جهان ازت خواهش میکنیم چهارشنبه سوری مواظب خودت باشی

اس ام اس چهارشنبه سوری

چهار شنبه سوریه نیا پایین می سوزی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چیه؟حیف که دلم نیومد .والا این پایین یه کپسولی میترکاندم تا دیگه به حرف کنی

اس ام اس چهارشنبه سوری

سلام چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم
.
.
.
.
.
.
.
آتیش پاره

اس ام اس چهارشنبه سوری

دوستت دارم آتیش پاره چهارشنبه سوری مبارک



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:43 | نویسنده : mahdieh

I wanna feel you need me
Feel you need me
Just like the air you’re breathing
Breathing, I need you here in my life


میخام حس کنی بهم احتیاج داری

حس کنی  بهم نیاز داری

درست مثل هوایی که تنفس می کنی

مثل نفس کشیدن تو رو برای زندگی کردن لازم دارم



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:41 | نویسنده : mahdieh

Nobody wants to be lonely
Nobody wants to cry
My body’s longing to hold you
So bad it hurts inside
Time is precious and it’s slipping away
And I’ve been waiting for you
all of my life ohh
Nobody wants to be lonely
So why (why), why don’t you let me love you

Why why

هیچکس دلش نمیخاد تنها باشه

هیکس دلش نمیخاد گریه کنه

تن من برای در بر گرفتن تو اه

خیلی زیاد از  درون آزار میبینم

زمان خیلی ارزش داره و الان داره از دست میره

و من تمام زندگیم منتظر تو بودم

هیچکس  دلش نمی خاد تنها باشه

پس چرا چرا اجازه نمیدی دوستت داشته باشم؟
چرا؟چرا؟<



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:35 | نویسنده : mahdieh

You take me to a place
So high
I never wanna leave
Sometimes I think
All of the things
I should have said
I hope it’s not too late

تو منو به یه جای خیلی والا(مرتبه ی خیلی والا) بردی !!!!!!!!!!

که هرگز نمیخوام ترکش کنم

گاهی فکر می کنم به

تمام چیزهایی که باید میگفتم

امیدوارم خیلی برای گفتنشون دیر نشده باشه



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:30 | نویسنده : mahdieh

You make me strong
You make me weak
You lift me off my feet
You give me hope
When all my dreams
Seem like they’re out of reach
You make me understand

The way the perfect love
Should be

تو به من نیرو می دی

تو من رو سست می کنی

تو باعث شدی من روی پاهام بایستم

تو به من امید دادی

هنگامی که تمام آرزوهام دست نیافتنی جلوه میکردند

تو باعث شدی بفهمم

یک عشق واقعی باید چطوری باشه



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:22 | نویسنده : mahdieh


I wanna make you understand


If the world crashes down over me


I know that my life is complete


‘Cause I’ve held you


In my arms all night


‘Cause I can’t imagine


Life without you by my side


You whisper in my ear the words


Just hold me close tonight


And when the pain is holding me

Your touch just sets me free

میخوام کاری کنم تا بدونی

اگه دنیا روی سرم خراب شه

میدونم که زندگی من کامله

چون من تو رو تمام شب ها در آغوشم دارم

چون نمیتونم زندگی بدون تو رو

حتی تصور کنم

تو حرفهایی رو درگوشم زمزمه می کنی

فقط من رو محکم  در آغوش بگیر

و هنگامی که دردها من رو در بر گرفتند

فقط لمس تو من رو نجات می ده



تاريخ : پنج شنبه 17 / 12 / 1391برچسب:, | 23:5 | نویسنده : mahdieh

Three things in life that are never certain

سه چیز در زندگی پایدار نیستند

Dreams رویاها

Success موفقیت ها

Fortune شانس

Three things in life that, one gone never come back

سه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند

Time زمان

Words گفتار

Opportunity موقعیت

Three things in human life are destroyed


سه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند


Alcohl الکل

Pride غرور

Anger عصبانیت

Three things that humans make

سه چیز انسانها را می سازند


Hard Work کار سخت

Sincerity صمیمیت

Commitment تعهد

Three things in life that are most valuable

سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند هستند


Love عشق

Self-Confidence اعتماد به نفس

Friends دوستان

Three things in life that may never be lost

سه چیز در زندگی که هرگز نباید از بین بروند


Peace آرامش

Hope امید

Honesty صداقت

Do not rely on three things never

به سه چیز هرگز تکیه نکن

Pride غرور

Lie دروغ

Love عشق

Happiness in our lives has three primary

خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است


Experience Yesterday تجربه از دیروز

Use Today استفاده از امروز

Hope Tomorrow امید به فردا

Ruin our lives is the three principle

تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است


Regret Yesterday حسرت دیروز

Waste Today اتلاف امروز

Fear of Tomorrow ترس از فردا



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 2:1 | نویسنده : mahdieh

شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی ، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم

تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس

تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم

و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی

دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم.

همین بود آخرین حرفت

و من بعد از عبور تلخ و غمگینت

حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم

نمی دانم چرا رفتی؟

نمی دانم چرا، شاید خطا کردم

و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی

نمی دانم کجا، تا کی، برای چه؟

ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید

و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت

و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد

و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت

تمام بال هایش غرق در اندوه غربت شد

و بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود

و بعد از رفتنت انگار

 کسی حس کرد من بی تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت

کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد

کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد

و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبور خود نخواهی برد

هنوز آشفته چشمان زیبای توام

برگرد

ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد

و بعد از این همه طوفان ِ وَهم و پرسش و تردید

کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت

تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم

و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید

کنار انتظاری که بدون پاسخ و سرد است

و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل

میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر

نمی دانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز

برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم.



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:59 | نویسنده : mahdieh

پیغام گیر تلفن حافظ :

رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور!


پیغام گیر تلفن سعدی :

از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم


پیغام گیر تلفن فردوسی :

نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب

پیغام گیر تلفن خیام :

این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!


پیغام گیر تلفن مولانا :

بهر سماع از خانه ام رفتم برون، رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا، خندان شوم شادان شوم !
برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!


پیغام گیر تلفن بابا طاهر :

تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت !


پیغام گیر تلفن منوچهری دامغانی :
از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!


پیغام گیر تلفن نیما (در خانه ای که در یوش بود) :

چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش


پیغام گیر تلفن نیما (در زمانی که در تهران زندگی می کرد) :

آی آدم ها!
كه اندرپشت خط
در انتظار پاسخی هستید !
یك نفر هم، اینك اندر خانه ی ما نیست!
كه پاسخ گوی الطاف شما باشد.
اگر با دست و پای دائم از چنگ فضای سرخ ناامنی
و این دریای تندوتیره و سنگین كه می دانید
رها گشتم
و سوی خانه برگشتم
سلامی گرم خواهم داد در پاسخ
محبت های بسیار عزیزان را...


پیغام گیر تلفن شاملو :

بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تانگاه که توانستن سرودی است


پیغام گیر تلفن سایه :

ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان


پیغام گیر تلفن فروغ :

نیستم... نیستم... اما می آیم... می آیم... می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم. می آیم. می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد ...

پیغام گیر تلفن شاعران شعر نو :


افسوس می‌خورم
چون زنگ میزنی
من خانه نیستم که دهم پاسخ تو را
بعد از صدای بوق
برگو پیام خود
من زود می‌رسم
چشم انتظار باش ...


یاد سهراب سپهری بخیر آنکه تا لحظه خاموشی گفت :

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم، آرزویم همه سرسبزی توست ...



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:58 | نویسنده : mahdieh

بقالی ( baghali ) باقالی ( baghali ) بغلی ( baghali )

تو روح اون کسی که فینگیلیش رو اختراع کرد

.

.

بدبختی یعنی اینکه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح باید پاشی بری نون بگیری و خوشبختی یعنی مادرت بیاد بگه نمیخواد ، تو فریزر نون داریم !

.

.

آدم باس دلش پاک باشه ، حموم و اینا همه بهونست . . .

.

.

هموطن عزیز !
در آیین نامه‌ی راهنمایی و رانندگی ، بخش حق تقدم اشاره ای به قیمت خودروی شما نشده است !

.

.

  از جلوی پارک خونمون رد میشدم دیدم یه دختــــــر خارجی دپرس داره عکس میگیره !
رفتم جلو بهش گفــــــــتم : can u speak english
انگار دنیارو بهش داده بودن !
با کلی شوق و ذوق گفت : Yeeeeees , I caaaaaan
زدم رو شونــــــش گفتم :
” sorry , I can’t . . .

.

.

یه پیژامه دارم انقدر راحته که وقتی تنم میکنم هر ۵ دیقه یه بار نگا میکنم ببینم پامه یا نه . . .
معاوضه با زمین یا خودرو

.

.

وقتی بتونم ته دیگ سیب زمینی رو با کسی شریک بشم ، می فهمم که عاشق شدم . . .

.

.

قدیما تا کسی مجبور نبود دروغ نمیگفت . . .
الان تا کسی مجبور نباشه راست نمیگه !

.

.

یکی از فانتزیام هم اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شم ، بچم دختر باشه ،
اسمش رو بذارم گیتا ، بعد با زنم دعوا کنم . . .
جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش . . .
بهش بگم هر چی می خوای ببری ببر، گیتارو با خودت نبر ! خخخخ

.

.

به بعضی ها باید گفت :
یکی از شرایط ناز کردن ، ناز بودنه !



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:55 | نویسنده : mahdieh

پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ‌ای لاستیکت تو حلقم، ‌ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ‌ای دور رینگت بگردم، فکر می‌کردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان 18 میلیون تومان بشوی؟!
ماشالا چقدم نازی اصن تو گل پیازی
 
.

.

سلامتی اونایی که منو به خاطر خودم میخوان ... نه واسه پرایدم :)
 
.

.

از وقتی پراید گرون شده رفیقم یجوری ژست میگیره پشت ماشینش میشینه انگار پشت AUDI R8 نشسته دیگه ماهارو تحویل نمیگیره :|
اونایی که بالا تر از پراید داشتن که دیگه هیچی کلا ماهارو shift+delete کردن از تو مغزشون :|
 
.

.

ایران در آینده نه چندان دور
.
.
.
.
اوه اوه بچه ها طرفو نگاه ، معلومه خیلی مایه داره ، ماشینش پرایده !
 
.

.

یه نامزد هم نداریم باباش پراید داشته باشه بعد هی به ما بگه تو به خاطر پراید بابام با من موندی :|
 
.

.

من پراید دارم اگه خواستین باهاش
عکس بندازین یک شارژ 5 تومنی همراه اول برا پیام میکنی خودم باهات تماس میگیرم
عکس 25000 تومان .. دست به فرمون بزنی 30000
به پیامهای بدون شارژ جواب نمیدم .... !!!
 
.

.

تو جلسه خواستگاری
مادر پسر: دیگه جونم براتون بگه آقا دوماد یه پراید هم ثبت نام کرده!
 
.

.

یارو میره خواستگاری ازش میپرسن ماشینت چیه؟ میگه پراید بعد گندش در میاد یارو پورشه داشته!
(چند سال دیگه که پراید از پورشه گرونتر شد)



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:53 | نویسنده : mahdieh


من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
تپیدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت
سکوت را در شب
شب را در بستر
بستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم………..
من بهار را به خاطر شگوفه هایش

زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم

من دنیا را به خاطر خدایش

خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم ………..

 



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:52 | نویسنده : mahdieh

ای که بوی باران شکفته در هوایت

یاد از آن بهارا که شد خزان به پایت

شد خزان به پایت بهار باور من

سایه بان مهرت نمانده بر سر من

جز غمت ندارم به حال دل گواهی

ای که نور چشمت در این شب سیاهی

چشم من به راهت همیشه تا بیائی

باغ من بهارم بهشت من کجائی

جان من کجائی کجائی؟که بی تو دل شکسته ام

سر به زانوی غم نهادم به گوشه ای نشسته ام

آتشم به جان و خموشم چو باده مانده از لوا

مانده با نگاهی به راهی که می رود به ناکجا

ای گل آشنا بی قرارم بیا

وای از این غم جدائی



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:51 | نویسنده : mahdieh

چنان دل کندم از دنیا

که شکلم شکل تنهاییست

ببین مرگ مرا در خود

که مرگ من تماشائیست

مرا در اوج می خواهی

تماشا کن تماشا کن

دروغین بودم از دیروز

مرا امروز حاشا کن

در این دنیا که حتی ابر هم

نمی گرید به حال من

همه از من گریزانند

تو هم بگریز از این تنها

فقط اسمی به جا ماند

ازآن چه بودم و هستم

دلم چون دفترم خالیست

قلم خشکیده در دستم

گره افتاده در کارم

به خود کرده گرفتارم

به جز در خود فرو رفتن

چه راهی پیش رو دارم

رفیقان یک به یک رفتند

مرا با خود رها کردند

همه خود درد من بودند

گمان کردم که همدردند

شگفتا از عزیزانی

که هم آواز من بودند

به سوی اوج ویرانی

پل پرواز من بودند……



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:50 | نویسنده : mahdieh

افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را
یا در دل موج سهمناگین توفان بشکسته قایقی را
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور

در صبح بهار جای شبنم در گونه گل تگرگ دیدی
یا صید به خون کشیده ای افتاده به دام مرگ دیدی
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور

چون من به نگاه دلفریبی گر عاشق و بی قرار گشتی
در دشت جنون بی ترانه سرگشته تر از غبار گشتی
یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
یا پیر شدی چو من دریغا از آینه شرمسار گشتی
گفتی که همیشه یاد من باش من یاد تو بوده ام همیشه
من هر غزل و ترانه ام را بهر تو سروده ام همیشه
هر صبح پس از نیایش من از ته دل دعات کردم
در قصر بلور آسمونها فریاد زنان صدات کردم
ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:49 | نویسنده : mahdieh

شنیده ام که تو عکس شکسته می کشی با رنگ
اگر حقیقت است بیا من شکسته ام بی سنگ
مرا تو ساده بکش با تمام سادگی ام
و تلخ و تلخ و تکیده ولی کمی پر رنگ
مرا به رنگ روشن صد التماس تیره بکش
کنار کوچه بن بست و خالی از آهنگ
اگر تو معنی پرپر زدن ندانستی
پرنده ای بکش و یک قفس ولی دل تنگ
قرار هر دوی ما بر مدار ماندن بود
ببین که بی قرار توام هنوز بی نیرنگ
مرا تو خسته بکش، پاره کن شکسته بکش
شکسته از دل سنگی و خسته از دل تنگ



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:48 | نویسنده : mahdieh

غیر دل چیزی ندارم ، که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهی ، به تو تکیه داده بودم
هر بلایی سرم اومد ، همه زجری که کشیدم
همه رو به جون خریدم ،ولی از تو نبریدم
هر جا بودم با تو بودم ، هر جارفتم تو رو دیدم
تو سبک شدن ،تو رویا ، همه جا به تو رسی
اگه احساسمو کشتی ، اگه از یاد منو بردی
اگه رفتی بی تفاوت ، به غریبه سر سپردی
بدون اینو که دل من شده جادو به طلسمت
یکی هست اینور دنیا که تو یادش مونده اسمت



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:47 | نویسنده : mahdieh

دارم به عشق کال خودم فکر می کنم*~*~”’*
دلواپسم به حال خودم فکر می کنم*~*~”’*
می بینم آرزوی پریدن توهم است*~*~”’*
وقتی به زخم بال خودم فکر می کنم*~*~”’*
تنها کدام شانه تکیه گاه توست؟*~*~”’*
دائم به این سوال خودم فکر می کنم*~*”’*
طرح نگاه خیس تو از خاطرم گذشت*~*~”’*
از بس به خشکسال خودم فکر می کنم*~*~”’*
در من صدا شکسته و فریاد مرده است*~*~”’*
اینک به بغض لال خودم فکر می کنم*~*~”’*
سهم تمام شاعر ها سیب سرخ نیست*~*~”’*
پس من به سیب کال خودم فکر می کنم*~*~”’*
به رسم عادت دیرینه ای که من دارم*~*~”’*
همیشه در غم عاشق شدن گرفتارم*~*~”’*



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:45 | نویسنده : mahdieh

جز در سرای چشم تو جایی ندارم*/*~ای آسمانی! بی تو فردایی ندارم*/*~

دل دادمت گفتی که جان میخواهم از تو*/*~جانم بگیر ای نازنین! نایی ندارم*/*~

دل داده ام جان میدهم حتی برایت*/*~جان میسپارم راحت امایی ندارم*/*~

شب تا سحر مستم به رویای نگاهت*/*~آخر به جز چشم تو رویایی ندارم*/*~

ندایم و هر شب صدایت میزنم من*/*~از خنجر اغیار پروایی ندارم*/*~

گویند سر کن نغمه ای بلبل در این باغ*/*~تا تو نباشی شوق غوغایی ندارم*/*~

دیگر بیا دستم بگیر ای آسمانی*/*~دیگر توان درد تنهایی ندارم*/*~



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:44 | نویسنده : mahdieh

به آن لبخندت که چون لبخند گلهاست / به رخسارت که چون مهتاب زیباست

به گلهای بهار عشق و مستی / به قرآنی که آن را میپرستی

قسم ای نازنین تا زنده هستم / تو را من دوست دارم میپرستم

درون کلبه تاریک و تارم / تویی تنها چراغ روزگارم

کبوترهای شعرم تیر خوردند / نمیبینی که عمری بی قرارم



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:43 | نویسنده : mahdieh

 اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم / اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم

اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی / اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی

اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم / اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم

اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی / اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی

میشی برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال / میشی برام باغبون میوه های تشنه وکال

میشی برام ماه شبای بی سحر / میشی برام ستاره ی راه سفر

ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی / بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی

برای سعادت شبا شعرامو من داد می زنم / برای خوشبختی تو خدا رو فریاد می زنم



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:42 | نویسنده : mahdieh

 

یک بوم خط خطی، دو سه طرح سیاه و مات / پیوست عاشقانه ی ما هم به خاطرات

این روزهــــا دوباره دلم تنـگ می شود / این روزهـــا دوبــاره غزل گفته ام برات

از وزن شــعرهــای تو بیــرون نمــی زنـــم / مفعول و فاعــلات و مفاعیل و فاعــلات

ذهنم حیــاط خلـوتِ افکارِ گرگ و میش / روحم اسیـــر کشمکش ذهن بی ثبــات

شطرنج چشم هــای تو دل را تبــــاه کرد / اسب سفید کیش، وشاه سیـــاه، مــات

یک بوم خط خطی، دو سه طرح سیاه ومات /  این آخرین نگاه به دنیاست، مرگ، کات



تاريخ : یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:, | 1:33 | نویسنده : mahdieh

هزار گلم اگرم هست،هر هزار تویی / گلند اگر همه اینان،همه بهار تویی

دلم هوای تو دارد،هوای زمزمه ات / بخوان که جاری آواز جویبار تویی

به کار دوستی ات بی غشم،بسنج مرا / به سنگ خویش که عالی ترین عیار تویی

سواد زیستنم را،ز نقش تذهیبت / به جلوه آر که خورشید زرنگار تویی

برای من تو زمانی.نه روز و شب ،آری / که دیگران گذرانند و ماندگار تویی

تو جلوه ابدیت به لحظه می بخشی / که من هنوزم و در من همیشه وار تویی



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:18 | نویسنده : mahdieh

عاقبت ظلم تو رو یه روز تلافی می کنم

اشکامو پاک می کنم با دل تبانی می کنم

میاد اون روزی که تو قهر دلم رو ببینی

چشماتو باز بکنی حقیقتوخوب ببینی

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه ودردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرامی شینم به اسمونهامی رسم

تو می خوای تا می تونی دل منوخون بکنی

با رقیبام بشینی منو تو دیوونه کنی

اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره

شبای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره

میاد اون روزی که من نامه هاتو پاره کنم

میاد اون روزی که من غم دلمو چاره کنم

اگه اون روز برسه منم برات ناز می کنم

با غم و غصه و دردم تو رو دمساز می کنم

اگه دل تاب بیاره منم به اون روز می رسم

روی ابرا می شینم به اسمونها می رسم



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:16 | نویسنده : mahdieh

با تو از ستاره گفتم با تو از ترانه گفتم

با تو از هر چی که ساختی شعر عاشقانه گفتم

با تو گفتم که قناری چطوری عاشق باغه

دستای نسوز عاشق چرا اینقدر داغه داغه

با تو گفتم عشق و ایثار راه ورسم تازه ای نیست

اسم موندگار عاشق اسم کم آوازه ای نیست

تو تموم گفته هامو چه صبورانه شنیدی

اما حرفی که نگام گفت هرگز و هرگز ندیدی

پر کشیدی پر کشیدی برای همیشه رفتی

حرف آخرم به جا موند وقتی پشت شیشه رفتی

با تو از بازی تقدیر از زیاد و کم نگفتم

با تو از یه دنیا گفتم اما از خودم نگفتم



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:15 | نویسنده : mahdieh


یه شب با هم دیگه می ریم از اینجا تا آخر دور

من واسه تو تو واسه من یه عمر می شیم سنگ صبور

یه شب تو بوم نقاشی میون ابرا می شینیم

مطمئنم که اون زمون عشقو قشنگتر می بینیم

یه شب فقط برای هم شعرای رؤیایی می گیم

فقط برای ما شدن از عشقِ دریایی می گیم

یه شب پرنده می شیم و می ریم تا یک رنگین کمون

اون وقت بهت می گم منو تا آخرش عاشق بدون

یه شب یه تورِ مشکیو رو پوست نازت می کشم

تو تاریکیش گم میشم و می رم و پیدا نمی شم

یه شب قدمهای تو را کنار لبهام می برم

با قیمت یه عمر وفا یه بوسه از اون می خرم

یه شب گلای عالمو شاخه به شاخه می چینم

می خوام خجالت زده شم وقتی چشاتو می بینم

یه شب آخر جادو می شم از این همه نازُ ادات

از عزیزم گفتن تو فدایِ یک تار موهات

یه شب همه دریاها را تو حوض سینه جا می دم

یه مهمونی با ماهی ها واسه دل شیدا می دم

یه شب نگین چشماتو رو تاجِ دنیا می ذارم

یعنی میشه من تا ابد سر از پاهات برندارم؟

یه شب آتیش بوسه هات کوه یخو آب می کنه

از خجالت گونه هامو غرق یه سیلاب می کنه

یه شب حریم صبر ما می شکنه و رها می شیم

بذار با اطمینان بگم برای هم خدا می شیم

یه شب تموم رؤیاهام رنگِ حقیقت می گیرن

ولی یه ترسم اینجا هست نیای و بی تو بمیرن



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:14 | نویسنده : mahdieh


رفتنت درسته چون موندن با من اشتباه بود

تو چشم روشن می خواستی ولی چشم من سیاه بود

یادته بهم می گفتی که واسم شعر نمی خونی

این تلافیش من که گفتم آخرش تو نمی مونی

به خدا سخته جدایی اونم از یه بی وفایی

ولی خُب حقیقت اینه من بخوام ،نخوام،رهایی

همیشه خدانگهدار سخته اما چاره ای نیست

دل تو می خواد جدا شه دل من که کاره ای نیست

اولین روز که نگاهم با نگاهت آشنا شد

نمی دونست از بلندی شیشه ی عمرم رها شد

حالا نزدیکه زمینه یه نفس،شاید یه لحظه

فکر نکن پشیمونم من به خدا دروغه محضه

بهونم،نازم،قشنگم صاحب چشمای نافذ

شیشه ی عمرم زمین خورد تا قیامت خداحافظ



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:12 | نویسنده : mahdieh

نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز

چه می جوید نگاه خسته من ، چرا افسرده است این قلب پرسوز

ز جمع آشنایان می گریزم ، به کنجی می خزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگیها ، به بیمار دل خود می دهم گوش

گریزانم از این مردم که با من، به ظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت ، به دامانم دو صد پیرایه بستند

از این مردم که تا شعرم شنیدند ، برویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آن دم که در خلوت نشستند ، مرا دیوانه ای بدنام گفتند

دل من ای دل دیوانه من ، که می سوزی از این بیگانگی ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد ، خدا را بس کن این دیوانگی ها

(( فروغ فرخزاد ))



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:10 | نویسنده : mahdieh

 

Love Is That Ocean In Which , If You Drown


You Wonot Call For Help Becaus It Is The Suicide

To Begin Another Beautiful Life

عشق اقیانوسیست که اگر درونش غرق بشی نمیتونی طلب کمک کنی

به خاطر اینکه این یک خود کشیه که تو مرتکب شدی برای یک زندگی جدید و زیبا

 

 

 

Love Means To See SomeOne

With Closed Eyes , To Miss Some One In Crowd

عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن و از بین همه دلتنگ یک نفر شدن

 

 

 

When Things Go Wrong , When Sadness Feels Ur Heart

When Tears Flow In Ur Eyes , Always Remember 3 Things

I Am With You

still With You

Will Always b

وقتی که اشتباهی پیش میآید ، وقتی که احساس ناراحتی میکنی

وقتی که اشک از چشمات سرازیر میشه همیشه 3 چیز را به خاطر بیار

من همیشه با توام

هنوز با توام

با تو خواهم ماند

 

 

 

Dont Wait Until It Is Too Latet , Tell SomeOne How Much You Love

How Much You Care , Because When They're Gone No Matter How Loud You Shout

And Cry , They Won't Hear You Anymore

صبر نکن ، هرچه قدر هم دیر شده ، بهش بگو چقدر عاشقشی

چه قدر برای تو اهمیت داره ، چون اگه اون بره دیگه مهم نیست

هرچه قدر که تو فریاد بزنی و بلند گریه کنی ، اون دیگه صداتو نمیشنوه

 

 

 

To Find Some On In Eve Tought , To Life For SomeOne , Love SomeOne

But Sure That Some One Is Only One

برای یکی زندگی کن ، و عاشق یکی باش

اما مطمئن باش که اون یک نفر یک نفره

 

 

 

Only The Open Heart recivers Love

Only The Open Mind Recivers Wisdou

Only The Open Hand Recivers Gift

And Oly The Cute Ones Recivere Massages From Me

فقط اونائی که قلب بزرگی دارن عشق رو دریافت میکنند

فقط اونائی که روشن فکر هستند ، عقل و خرد رو دریافت میکنند

فقط اونائی که دست و دل بازند هدیه رو دریافت میکنند

و اونی که با مزه هست این پیغام من رو دریافت میکنه

 

 

 

I Love You So Compeletly Our Love Is Deep

As The Ocean As High As Stars And As Special As Sky

خیلی دوست دارم ، عشقمان بسیار عمیق مثل یک اقیانوس

به بلندی ستاره ها و به بی نظیری آسمان

 

 

 

As Days Go By My Feelings Get Stronger , To Be In Your Arms

I Can't Wait Any More , Look Into My Eyes And You

Will See That It's True . Day And Knight My Thought Are Of You

روزها میگذرند و در آغوش تو بودن احساس من را قویتر میکند ،

بیشتر از این نمیتوانم صبر کنم ، توی چشمهای من نگاه کن ، خواهی دید که

حقیقت داره ، روز و شب به فکر تو هستم

 

 

 

If There Were No Words , No Way To Speak

I would Still Hear You

If There Were No Tears No It to Feel In Side

I Would Still Feel For You And Even If The Sun Refuse To Shine

Even If All Ends Ran Out  Love I Would Still have You Here

اگر هیچ راه و حرفی وجود نداشت برای صحبت کردن

من باز هم صدایت را میشنوم ، اگر هیچ اشکی وجود نداشت ، من تو را احساس میکنم

و حتی اگر خورشید از تابیدن جلوگیری میکرد و تمام پایان ها به عشق منتهی میشد

من تو را اینجا کنارم دارم

 

 

 

Thoes We Love Never Go Away , Ther Walke Beside Us every Day

Un Seen... Un Hear... Still Near ... Still Loves ... Still Missed

And Still Very Dear

اونائی که ما عاشقشون هستیم هیچ وقت از ما دور نمیشوند

هر روز کنار ما راه میروند اما دیده نمیشوند .... شنیده نمیشوند

و هنوز نزدیک و هنوز عاشق ....  هنوز دلتنگ و خیلی عزیز

 

 

 

Ultimate Truth Of Love:

Love Is What:

Can Be Felt , Not Told , It Can Be Given , Not Sold

It Comes When You Least Expect It And Leves You When You Most Neet It

آخرین حقیقت عشق:

عشق چیزیست که:

حس شدنیست ، نه گفتنی ، دادنیست ، نه فروختنی

موقعی میاد که انتظارشو نداری ، و ترکت میکنه که بهش احتیاج داری

 

 

 

Be Mine Vallentine

I Am Sending You This , Vallentine Wish With Hungs And Kisses

Too Cause Ther A Place Here In My Neae That's Made Only For You

Happy Vallentine Days

مال من باش "ولنتاین"

من این آرزوی ولنتاین را برای تو میفرستم ، با آغوشها و بوسه ها

جائی را میسازم اینجا نزدیک خودم ، که فقط برای توس
ت

 



تاريخ : سه شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:, | 1:1 | نویسنده : mahdieh

شب عشق است و هر کس دست یار خویش می بوسد،غریبم، بی کسم،من دست غم ،غم دست من بوسد،ولنتاین مبارک

.

.

همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم ! ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک!!!!

.

.

عشق تنها دلیل زندگی است ، ولنتاین مبارک .

.

.

تیک تاک ساعت فریاد مرگ ثانیه هاست، اما دوستی ها هیچ وقت نمیمیرند….. ولنتاین مبارک

.

.

گاو و الاغ و اردک ، کبریت و گاز و فندک ، جوجه و مرغ و لک لک ، ولنتاینت مبارک

.

.

من یه سری هدیه گرفتم . .. اما نمی دونم این ولنتاین کیه که هدیه ها رو بدم بهش . .

.

.

واسه روز ولنتاین دوتا ستاره تقدیمت می کنم
یه ستاره پر بوسه که دلم بی تو نپوسه
یه ستاره پر امید واسه هر کی تو رو دید
ولنتاین مبارک

.

.

میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه
عاشقتم تا همیشه ولنتاین مبارک

.

.

پارسال این روزا برامون پر بود از عطر شکلات و کادوو عروسک و شمع …اما امسال نمیدونم ولنتاین رو با کی جشن میگیری
.
.
.
هر جا و با هر کسی باشی دوستت دارم ولنتایت مبارک

.

.

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه ولنتاینت مبارک عزیزم

.

.

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی ولنتاین مبارک

.

.

تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند .ولنتاین مبارک

.

.

به علت حضور گشت ارشاد در مراسم ولنتاین ، مراسم دیدار خواهران و برادران بصورت جدا در دو نوبت صبح و بعد از ظهر انجا میگردد.



تاريخ : دو شنبه 9 / 10 / 1391برچسب:, | 12:26 | نویسنده : mahdieh

انکار نمی کنم،زندگی خوب است

اینجا همه چیز است

آینه،قرآن،ظرفی آب

تسبیح،شمع،دیوان حافظ

در کنار خوابهای یاسی رنگ!

مرا ببین،نگاه کن مرا

ار حنجره کوچه صدایت کردم

افسوس!

میان باد پیچید،همه فریاد من

نگاه کن مرا، مراببین

در این تنهایی

در پشت فاصله ها

بالهای چشمانم را می بندم

شاید بیایی...

تکرار می کنم، زندگی خوب است...



تاريخ : دو شنبه 9 / 10 / 1391برچسب:, | 12:23 | نویسنده : mahdieh

پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

 و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

 بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

 همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

 حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

 همه شب;

 پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

 رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

 که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

 و در مجادله ناکوک دل و عشق،

 کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

 تو میدانستی;

 رویای شیرینم، یخیست

 "هایش" کردی

 چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...



تاريخ : دو شنبه 9 / 10 / 1391برچسب:, | 12:21 | نویسنده : mahdieh

سالها...

پنهانت کرده بودم

در سبزینه آن گیاهی که در

کالی احساسم روئیده بود

احساسم را کشتم

در هیاهوی نوبری بلوغ

و دچارت شدم در ناهوشیاری تنم

خواستنم ریشه در ابدیت داشت

سالها...

من ندانستم تو

عشق از " گلشن امروز " میخواهی

و بودن از " خوشه الان " میچینی...



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1398برچسب:, | 13:15 | نویسنده : mahdieh

این نیز بگذرد...



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:44 | نویسنده : mahdieh

تو یک اخم به چهره ندیده بودی، چه برسد به سیلی!

خیمه ها را آتش زدند، هاج و واج نمان ، این ها شبیه بابای تو نیستند، فرار کن

وقتی تو را زدند، بابا را صدا نزن، عمه جگرش آتش می گیرد ازین همه تنهایی ات.



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:38 | نویسنده : mahdieh

کاش می شد عرفه ات را در یک پست نوشت

ما هر سال عرفه مان را به دعای تو اقتدا می کنیم اما

کاش می شد همراه تمام اشک های تو بارید

کاش می شد با تو هجرت کرد

کاش می شد همراه تمام قدم های تو، راه رفت

کاش می شد مثل تو حاجی شویم

مثل تو قربانی دهیم

کاش می شد...

***

می خواهم روزی تمام تو را بنویسم

اما

چه کنم

وقتی

در تمام پست های تمام وبلاگ ها هم نمی گنجی ح س ی ن؟



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:34 | نویسنده : mahdieh

محرم که می شود...

دل خیلی ها وسعت می گیرد ، بی نهایت می شود

به بهانه ی غم بی نهایت تو

***

محرم که می رود

دل بعضی ها عظیم می ماند

و آنکه در آسمانها و زمین نمی گنجد

مهمان دل مومنانه ی انها می ماند

***

محرم فرصت پرواز است

فرصت اوج گرفتن

وسعت گرفتن دل

جایگاه خدا شدنش



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:29 | نویسنده : mahdieh

تو با کربلایت

 بر تمام قلبهای مومن

نماز بارانی خواندی

که شنیدن نامت حتی

خشک ترین چشم ها

نصیبی از باران رحمت می دهد

و کویری ترین دلها را

لطافت عطا می کند

ح س ی ن

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:21 | نویسنده : mahdieh

عجیب است اما غریب نیست که عده ای سنگ امام زمان غائب1 را بر سینه می زنند اما پای اطاعت که پیش آید فرمان او را مبنی بر رجوع به فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت اهمیتی نمی دهند ...

 

عجیب است اما غریب نیست؛ تاریخ از این فریب ها زیاد به خود دیده است که قلوبهم معک و سیوفهم علیک

 

عجیب است اما غریب نیست این غربت...

 

و کل ارض کربلا

 

و کل یوم عاشورا

 


 

حدیث نوشت:  قال َحُسَيْنِ بن علىّ(عليه السلام): النّاسُ عَبيدُالدُّنْيا، وَ الدّينُ لَعِبٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ.

 

امام حسين (عليه السلام) فرمود: افراد جامعه بنده و تابع دنيا هستند و مذهب، بازيچه زبانشان گرديده است و براى إمرار معاش خود، دين را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سينه مى زنند ـ .

 

پس اگر بلائى (همانند خطر ـ مقام و رياست، جان، مال، فرزند و موقعيّت، ... ـ )انسان را تهديد كند، خواهى ديد كه دين داران واقعى كمياب خواهند شد.

 

محجّة البيضاء: ج 4، ص 228، بحارالأنوار: ج 75، ص 116، ح 2.

 

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:18 | نویسنده : mahdieh

 

 

از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟

 

یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

 

 

 

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام

 

بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

 

 

 

اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید

 

محشر الله الله است می دانی چرا؟

 

 

 

یک بغل باران الله الصمد آورده ام

 

نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

 

 

 

راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف

 

راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

 

 

 

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست

 

فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

 

 

 

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید

 

انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

 

 

 

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد

باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:9 | نویسنده : mahdieh

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین

ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

 

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

 

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

 

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

 

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام

آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

 

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

 

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:7 | نویسنده : mahdieh

                                           ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

 

 

بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

 

 

بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

 

 

   سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

 

 

  به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

 

 

   سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش

 

 

به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

 

 

   سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

 

 

  بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب

 

 

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

 

 

  بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر

 

 

بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

 

 

   سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم

 

 

  به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر

 

 

  به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

 

 

بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش

 

 

بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

 

 

سلام من بـه محرم  بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

 

 

  به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

 

 

   سلام من بـه محرم  بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

 

 

                                          بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

  
                                          سلام من به محـرم  به شـور و حـال عیـانـش

 

 

 

سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

 

 

 

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 12:0 | نویسنده : mahdieh

 

 

با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد                     در خود تمام مرثيه ها را مرور كرد

 

ذهنش ز روضه هاي مجسم عبور كرد                  شاعر بساط سينه زدن را كه جور كرد

 

 

 

احساس كرد از همه عالم جدا شده ست

 

در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده ست

 

 

 

در اوج روضه خوب دلش را كه غم گرفت          وقتي كه ميزو دفتر و خودكار دم گرفت

 

وقتش رسيده بود به دستش قلم گرفت                   مثل هميشه رخصتي از محتشم گرفت

 

 

باز اين چه شورش است كه در جان "واژه" هاست

 

شاعر شكست خورده ي طوفان "واژه" هاست

 

 

بي اختيار شد قلمش را رها گذاشت                      دستي ز غيب قافيه را كربلا گذاشت

 

يك بيت بعد واژه لب تشنه را گذاشت                    تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

 

 

 

حس كرد پا به پاش جهان گريه مي كند

 

دارد غروب فرشچيان گريه مي كند

 

 

 

با اين زبان چگونه بگويم چه ها كشيد                   بر روي خاك وخون بدني را رها كشيد

 

او را چنان فناي خدا، بي ريا كشيد                        حتي براش جاي كفن؛ بوريا كشيد

 

 

 

در خون كشيد قافيه ها را، حروف را

 

از بس كه گريه كرد تمام لهوف را

 

 

 

اما در اوج روضه كم آورد و رنگ باخت              بالا گرفت كار و سپس آسمان گداخت

 

اين بند را جداي همه روي نيزه ساخت                 خورشيد سر بريده غروبي نمي شناخت

 

 

 

بر اوج نيزه گرم طلوعي دوباره بود

 

او كهكشان روشن هفده ستاره بود

 

 

 

خون جاي واژه بر لبش آورد و بعد از آن...          پيشانيش پر از عرق سرد و بعد از آن...

 

خود را ميان معركه حس كرد و بعد از آن...         شاعر بريد و تاب نياورد و بعد از آن...

 

 

 

در خلسه اي عميق خودش بود و هيچ كس

 

شاعر كنار دفترش افتاد از نفس

 



تاريخ : چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, | 11:55 | نویسنده : mahdieh

 

 

ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین

 

قلب مجروح درون سینه هامان را ببین

 

یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون

 

تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین

 

 

گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی

 

می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی*

 

باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا**

 

باز هم فتنه،  اگرچه هست حجت ها جلی

ترس ما

 



تاريخ : پنج شنبه 16 / 6 / 1391برچسب:, | 18:13 | نویسنده : mahdieh

Now I will tell you what I've done for you

 

اکنون به تو خواهم گفت که برایت چه کارهایی انجام داده ام

۵۰ thousand tears I've cried

پنجاه هزار قطره اشك ریخته ام

Screaming Deceiving and Bleeding for you

فریاد زدن ، فریفتن و خونریزی (درد کشیدن ) برای تو

And you still won't hear me

و تو هنوز هم صدای مرا نخواهی شنید

(I’m going under)

به پایین (اعماق) می روم (سقوط می کنم)

Don't want your hand this time I'll save myself

این بار به كمكت نیاز ندارم ، از خودم محافظت خواهم كرد

Maybe I'll wake up for once

شاید كه برای یك بار بیدار شوم

Not tormented daily defeated by you

دیگر بخاطر شکست خوردن از تو ، هر روز زجر نمی کشم

Just when I thought I'd reached the bottom

درست زمانی كه گمان كردم به انتها رسیده ام

I'm dying again

من دوباره می میرم

I'm going under

به پایین می روم

Drowning in you

و در تو غرق میشوم

I'm falling forever

برای همیشه سقوط می کنم

I've got to break through

باید بشكنم و جلو بروم

I'm going under

من به پایین می روم

Blurring and Stirring the truth and the lies

حقایق و دروغها ، ناواضح و تکان دهنده اند

So I don't know what's real and what's not

بنابراین نمیدانم چه چیزی واقعی ست و چه چیزی (واقعی) نیست

Always confusing the thoughts in my head

افكار درون سرم همیشه گیج كننده (مغشوش) هستند

So I can't trust myself anymore

بنابراین دیگر نمی توانم به خودم اعتماد كنم

I'm dying again

دوباره می میرم

I'm going under

به پایین می روم

Drowning in you

و در تو غرق میشوم

I'm falling forever

برای همیشه سقوط می کنم

I've got to break through

باید بشكنم و جلو بروم

So go on and scream

پس ادامه بده و فریاد بزن

Scream at me I'm so far away

بر من فریاد بزن اما من خیلی دور هستم

I won't be broken again

دوباره نخواهم شکست (دیگر رنج نخواهم کشید)

I've got to breathe I can't keep going under

من باید نفس بكشم ، نمی توانم به پایین رفتن ادامه بدهم



تاريخ : پنج شنبه 16 / 6 / 1391برچسب:, | 18:10 | نویسنده : mahdieh

به شقايق سوگند که تو برخواهي گشت

من به اين معجزه ايمان دارم ...

باغبان دلشاد کنج ايوان زمزمه کنان مي گويد:

" منتظر بايد بود تا زمستان برود، غنچه ها گل بکنند ... "

ديرگاهيست که من روزنه را يافته ام

به اميد رويش لحظه سبز ديدار

بذر بودنت را در دلم کاشته ام ...

با خودم مي گويم :

" نکند بي خبر از راه رسي و من دلخسته

با آن همه گلهاي آرزو

در سحرگاه وصال جان خود را به تن خسته دشت بسپارم ... "

از نسيم خواسته ام مژده آمدنت را

به من عاشق رنگين بدهد ...

شک نبايد به دلم پاي نهد

من خانه قلبم را با اشک مژه گانم آب و جارو کردم

به اميد پيوند

به اميد لبخند

به اميد صحبت

آسمان مي خندد ، ماه همچون کودکي معصوم

سرسازش دارد ...

موجها مي رقصند، نسترن نيز چو آهوي دشت

به سرمه مشکي چشمانش مي نازد ...

عشق را مي بويم

زندگي مي پويم

آسمان مي جويم

دلم اما غمگين سبد شيشه اي نگاه مي بوسد ...

هيچ ترديدي نيست

من به اين معجزه ايمان دارم

که تو هم مي آيي

همراه چلچله ها، همصداي چکاوک ، هم پرواز قاصدک

هيچ ترديدي نيست

من به اين معجزه ايمان دارم

که تو هم مي آيي

تو مي آيي ...



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

پیچک